آیا شما هم نمی‌توانید ازیک نخ دیکر بگذرید؟
عکس ریه سیاه روی پاکت سیگارقرار بود مانع ار سیگار‌کشیدن شود، اما چنین خاصیتی  که ندارد هیچ بلکه منجر به افزایش استرس و تمایل افراد نیز می‌شود.
تفکر رایج در خانواده و جامعه این است که خودداری پیشه کن. اراده داشته باش. در برابر وسوسه‌ها مقاومت کن. این عقیده در جامعه جا افتاده که اگر کمی نظم وارد زندگی کنیم، همه معضلات برطرف خواهند شد. در حالی که واقعیت کاملا برعکس است.

از سوی دیگر همه می‌دانیم زندگی واقعی افراد موفق منظم است. برنامه‌های از پیش تعیین شده طبق زمان مشخص اجرا می‌شوند.

بی‌شمار روش از سوی کارشناسان برای حداکثر بهره‌وری در زمان ارائه شده‌اند. بارها به اشکال مختلف برنامه نوشته‌ایم. چند روز به آن متعهد بوده حتی گاهی با گذشت مدت موعود ۲۱ روز و یا حتی گذر از عدد مقدس ۴۰ باز رفتار قبلی را از سر گرفته و یا رفتار مثبت جدید را بدست فراموشی سپرده ایم.

همه ما را تشویق به برنامه‌ریزی، تعهد و بالا نگهداشتن انگیزه می‌کنند. هر جا هم که کم می‌آوریم انگشت اتهام بسوی ما دراز است و طیف وسیعی از خودسرزنشی تا ملامت از سوی اطرافیان را تجربه می‌کنیم.
من اراده ندارم. من نمی‌توانم. دیگران از عهده‌اش برآمده‌اند اما من هرگز موفق نخواهم شد نمونه‌هایی از احساسات و واگویه های شایع پس از شکست هستند.
شکست در ترک عادت و ناتوانی در پایبندی به عادت جدید از جمله مهمترین اشکال احساس سرخوردگی و از مهمترین عوامل عدم موفقیت در زندگی محسوب می‌شوند.

اما آیا ما واقعا ضعیف‌النفس و بی‌اراده‌ایم. چرا برخی راحت‌تر و در عرض مدت کوتاهی موفق به ترک رفتاری نادرست و یا تثبیت عادتی سازنده می‌شوند.

یادم هست سال‌ها پیش با معضلی بنام شب‌بیداری در خوابگاه مواجه بودیم. تعدادی از دانشجویان بعد از مراجعت به خوابگاه به خوابی چند ساعته فرو رفته و حول و حوش ساعت ۱۲ شب بیدار می‌شدند.شروع روز برای این دسته مصادف بود با اغاز خواب شبانه برای عده‌ای دیگر. تصور کنید ساعت ۱۲ شب تازه بساط آشپزی و خوش و بش‌های پر سر و صدا بپا می‌شد.این گروه که اسم جغد‌های طناز را برای خود انتخاب کرده بودند، عامل سلب آسایش و نارضایتی دیگران شده بودند.

باری برخوردهای لفظی و یکی‌بد‌و‌کردن‌های شبانه کار را بجایی کشاند که آن جغدهای طناز ضد خواب را از یکدیگر جدا کرده، بین اتاقهای دانشجویان منظم جا دادند.
نتیجه باور نکردنی بود. با وجود تلاش این گروه در پایبندی به عادت خواب‌خراب‌کنی در عرض مدت یک هفته تا ده روز آن قلندران شب‌زنده‌دار سر شب بخواب عمیقی فرو رفته جمعی از بیداری و مردم آزاری نجات پیدا کردند.

اتفاقی که آنجا افتاد نشان داد که لازم نیست برای ترک یا شکل‌گیری یک عادت دست بکارهای محیرالعقول زد. یا نیازی به اراده آهنین و عزم راسخ نیست.
شخصیت افرادی که به نظر می‌رسد نظم خوبی در زندگی برقرار کرده‌اند با آن ها که اجباراً به انجام کاری تن می‌دهند فرق چندانی با یکدیگر ندارد.
به قول جیمز کلیر در کتاب عادت‌های اتمی:

موضوع از این قرار است که گروه نخست طوری برنامه‌ریزی می کنند که نیازی به بروز دائمی خودداری و قهرمان‌بازی نداشته و کمتر در شرایطی قرار بگیرند که وسوسه شوند.

اما پس نقش خودداری در ترک عادت چیست؟

برای رسیدن به جواب این سوال ابتدا باید بدانیم عادت‌ها به چه شکل در ذهن انسان ایجاد می‌شوند.

در حقیقت هر عادتی با یک کد علامت‌گذاری شده و عجین می‌شود.

  • چک کردن شبکه‌های اجتماعی با دیدن موبایل در دستان دیگران
  • کشیدن سیگار هنگام برخورد به دوستی سیگاری
  • خوردن تنقلات هنگام عصبانیت
  • جویدن ناخن در شرایط استرس‌زا
  • خوردن قرص ویتامین وقتی آن را روی میز می‌بینیم
  • دست‌کردن در بینی به محض رفتن به رختخواب

این مدل‌ها در واقع همان عوامل تحریک‌کننده موجود در محیط هستند. ما بلافاصله پس از برخورد با کد رفتار مشخصی را بروز می‌دهیم.
دقیقا به همین خاطر است که روش‌هایی پیشنهادی برای ایجاد تغییر در عادت‌ها بی‌فایده می‌مانند.

هر چقدر بیشتر در معرض کدها قرار بگیریم احتمال بروز رفتار غیر ارادی در ما بیشتر می‌شود.
نکته جالب ماجرا اینجاست که عادت‌های منفی با موذی‌گری تمام قابلیت تقویت خودشان را دارند. نوعی حس همبستگی و حمایت بینشان برقرار است. هر عادت بد می‌داند بقایش به حضور و وجود همنوعش بستگی دارد. پس می‌کوشند همان عادتی را که قرار است ترک شوند قوی‌تر کنند.

برای همه ما بارها این سوال پیش آمده که نمی‌دانم چرا وقتی تصمیم بر ترک یک عادت خاص می‌گیرم موقعیت‌ها و شرایطی پیش می‌آیند که به تقویت و تکرار آن منتهی می‌‌شوند.

 

وقتی ناراحت هستیم سراغ شیرینی و تنقلات می‌رویم و همین حال ما را بدتر می‌کند. وقتی بی‌حوصله هستیم وقت بیشتری را پای تلویزیون یا شبکه‌های مجازی تلف می‌کنیم و این احساس سستی و بیهودگی بیشتری بدنبال دارد. وقتی عصبانی هستیم رفتارهای بدی بروز می‌دهیم که بر شدت عصبانیت و تنش موجود اضافه می‌کند. این چرخه تکراری مجموعه‌ای از رفتارهای منفی را پدید می‌آورد که دیگر قابل کنترل و هدایت نیست.

نقش عادت در مغز برای همیشه ثبت می‌شود

طبق تحقیقات بعمل آمده در زمینه عادات ثابت شده که امکان رها شدن از عادت‌های تکرار شونده وجود دارد؛ اما فراموش کردن آن‌ها و از بین رفتن کاملشان در عصب‌های مغز غیر ممکن است. حتی اگر مدت طولانی از ترک یک عادت ثابت گذشته باشد امکان بازگشت مجدد به آن هرگز صفر نمی‌شود. به عبارت دیگر نمی‌توان در برابر هوس انجام دوباره کاری تنها به خویشتن‌داری اتکا نمود. بخصوص در دنیای مملو از عوامل تحریک‌کننده که فوجی از ضد‌آرامش‌ها را بسوی ما گسیل می‌کند.

 

پس چاره کار چیست؟ اگر ما نتوانیم در مقابل وسوسه و هوس پرداختن به رفتاری منفی را با تکیه بر اراده و خواست خود بگیریم پس چه بر سر ما خواهد آمد؟

از چه راهکاری استفاده کنیم که هم موثر باشد و هم قابل اطمینان؟

از بهترین و کاربردی ترین روش‌های یپیشنهادی برای ریشه‌کن کردن عادات منفی پرهیز از قرار گرفتن در معرض عوامل تحریک‌کننده است.

برای درک بهتر به چند نمونه از این راهبرد متفاوت توجه کنید

آفلاین شدن و دور از دسترس قرار دادن گوشی تلفن همراه موقع پرداختن به کار، بمنظور حذف عامل مزاحمت برای تمرکز و رسیدگی به امور مهم زندگی

مخفی کردن تنقلات و شیرینیجات به عنوان روشی برای ممانعت از میل خوردن آن ها

اجتناب از حضور در جمع دوستان قدیمی با هدف خاموش نگه‌داشتن هوس مصرف سیگار

این اصل نخست ایجاد تغییر در رفتار است. نسخه‌های وارونه که من باب مثال زده شدند، نوعی پنهان کردن عادت بجای مقابله مستقیم با آن است.می‌توان گفت خودداری راهکاری باارزش است که در درازمدت نتیجه می‌دهد. نه درکوتاه مدت. شاید کسی موفق شود چند مرتبه به هوسی پاسخ منفی بدهد؛ اما احتمالش خیلی ضعیف است که بتواند به طور دائمی این کار را انجام بدهد. در زمان احساس میل به انجام یک عادت خوب، پسندیده‌تر و موثر‌تر این است که در عوض به کارگیری نیروی اراده، به بهبود اوضاع اطراف بپردازید. هویدا کردن عوامل تحریک کننده رفتارهای مثبت و مخفی کردن عوامل تحریک‌کننده رفتارهای منفی راز خودداری است.

جیمز کلیر عادت‌های اتمی