زندگی تکراری نتیجه رفتارهای تکراری است. امروز و دیروز فرقی با هم ندارند،مگر در نوع غذا و تبعات خوردن آنها که به اشکال گوناگون خودش را نشان میدهد.
امابرای کسی که ترک عادتی را در دستور کار خود دارد، تغییر ضرورتی تلخ و دردناک است، که هر کسی تحمل سختیهای آن را ندارد.
نکته مهم ماجرا چسبیدن به عادت جدید برای جان گرفتن و محکمشدنش است. در این میان تصور داشتن اراده آهنین سم مهلکی بیش نیست که سالیان سال بر دشت باورهایمان پاشیدهاند. واقعیت این است که برای تغییرات بزرگ در سیستم یکنواخت زندگی نیاز به ترفند های پیچیده و دانشی ماورایی و تخصصی فرازمینی نیست.
راهکاری که جیمزکلیر در کتاب “عادتهای اتمی ” ارائه میکند از سادهترین روش هاست که امکانپذیر بودن آن برای همه و هر نوع عادتی از ویژگیهای منحصر بفرد آن است.
یکی از این روشها فرایند چیدمان عادتها است.
منظور از این عبارت انجام دادن رفتاری جدید درست بعد از یک رفتار جاافتاده و قدیمی است.
بطور مثال من برای تقویت مهارت نوشتن هر روز چند صفحه مینویسم. اما برای تبدیل شدن این عمل به عادت و آسانشدنش برای مغز تنبل و راحتطلبم نیاز به تکرار آن دارم. بخصوص در روزهای نخست که دلدل کردن و بهانهآوردن باشدت بیشتری بکار تخریب و تعویق تازه وارد نوپا همت میگمارند. درست آن برهه حساس که بیشترین احتمال رها کردن و جازدن وجود دارد، این روش ترفندیموثر بشمار میآید.
من در تکنیک چیدمان عادت برای نوشتن، یک رفتار مشخص و همیشگی ام را که هماکنون بدون کمترین فشاری انجام میدهم منگنه میکنم. مثلاً نوشتن درست بعد از خوردن یک لیوان آب اول صبح.
مثالهای متفاوتی برای این روش میتوان زد.
ده دقیقه پیادهروی قبل از ورود به سالن غذاخوری. خوردن سبزیجات قبل از وعده اصلی غذا.گوشدادن به فایلهای صوتی درست موقع شستن ظرفها. ده تا دراز نشست بعد از مسواک زدن. فرستادن پیام عاشقانه به همسر بعد از صرف صبحانه. نوشتن لیست کارهای فردا قبل از مسواک زدن و….
چیدمان عادت با ایجاد پیوندهای ساده اما همیشگی نهادینه شدن عادت جدید را ممکن میسازد.
به قول جیمز کلیر وقتی عادت تازهای را به رفتار قبلی متصل میکنیم این احتمال وجود دارد که نتوانیم از آن رفتار خلاص شویم. در حقیقت هر رفتاری نقش عامل تحریککننده را برای عادت جدید ایفا میکند و این روند میتواند تا بینهایت عادت را به هم وصل کند.
چیدمان عادتهای شما چه شکلی دارد؟
ثبت ديدگاه